نیاز خانواده ها به سینمای ارزشی/ رسوخ تولیدات فرهنگی بیگانه را در اذهان جوانان
تاریخ انتشار: ۲۹ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۳۸۶۶۵
پوریامین با بیان اینکه در سطح خانواده ها نیاز شدیدی برای دسترسی به سینمای ارزشی ایران وجود دارد گفت: رسوخ تولیدات فرهنگی بیگانه را در اذهان جوانان شاهدیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، حصرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، سینما را به عنوان «کارآمدترین روایتگرِ واقعیت و حقیقت» معرفی میکنند و می فرمایند«هنر سینما بلاشک یک هنر برتر است؛ یک روایتگر کاملاً مسلط - که هیچ روایتگری تاکنون در بین این شیوههای هنرىِ روایت یک واقعیت و یک حقیقت، تا امروز به این کارآمدی نیامده - و یک هنر پیچیده و پیشرفته و متعالی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همچنین؛ مقام معظم رهبری سینما را کلید پیشرفت می داند و می فرمایند:«من میگویم الان کلید دست شما [سینماگران] ست. من شأن سینما را این میدانم. من میگویم امروز کلید پیشرفت این کشور، به میزان زیادی دست شماست.»
با نگاه به سخنان مقام معظم رهبری سینما هنر برتر، تاثیر گذار و کلید پیشرفت جامعه است. با توجه به جایگاه هنر در نگاه آیت الله خامنه ای این پرسش در ذهن تداعی می شود که تا چه میزان به این نگاه از سوی فیلم سازان جامعه عمل پوشانیده شده است؟ هنر سینما تا چه میزان توانسته تاثیرگذار و کلید پیشرفت کشور باشد؟
در این باره با مریم پوریامین منققد ادبی، نویسند و عضو سابق شبکه خانگی به گفتگو پرداخته ایم. او اولین بانویی است که به مدت هشت سال عضو شورای سیاست گذاری نمایش خانگی بوده است و تمام تلاش خود را کرده است تا جریان سالم درحوزه زنان و خانواده در فیلم ها به نمایش در آید. متن صحبت های مریم پوریامین را در زیر می خوانید:
مقام معظم رهبری سینما را هنر برتر و تاثیرگذار می دانند، حوزه فیلم و سینمای ما در حال حاضر این تاثیرگذاری را دارد؟
یکی از مهمترین ابزار های دیپلماسی فرهنگی و رسانه ای در دوران معاصر فرهنگ و سینما است. دولت ها و جوامع از این دو رکن برای پیشبرد مسیر نفوذ دیپلماسی خود بهره زیادی می برند. دو رکنی که به شدت در هم تنیده و از ملزومات به هم وابسته هستند.
اگر نگاهی به آمارهای تولید و عرضه هشدار دهنده فیلم های غربی با حجم انبوه نظر بندازیم، رسوخ تولیدات فرهنگی بیگانه را در اذهان جوانان آینده ساز کشور خواهیم دید.
این نشان دهنده آسیب پذیری کشور ما از لحاظ فرهنگی در دوران حال حاضر است. با توجه به سابقه تمدنی بلند و فرهنگ متعالی تاریخی ایران این موضوع در شان کشور نیست.
از همین رو؛ اهمیت توجه خاص به مسایل سینما همانطور که مقام معظم رهبری فرموده اند آشکار می شود.
اتفاقات چند سال گذشته نشان میدهد که قشر نوجوان ما در معرض آسیبهای جدی است. آیا حوزه فیلم سازی تولیدات مناسبی برای این قشر دارد؟ (دلیل_پیشنهاد)
انباشته شدن ذهن فرزندان ما از محتوای سینما غرب که بر پایه فرهنگ بیگانه طراحی و ساخته شده است و با هویت ملی و فرهنگ عمومی ما بسیار فاصله دارد یکی از مشکلاتی است که در جامعه تربیتی کشور با آن مواجه شده ایم.
این درحالی است که در سطح خانواده ها نیاز شدیدی برای دسترسی به سینمای ارزشی ایران وجود دارد.
به نظر می رسد شناسایی فیلم های موفق و استفاده از تجربه و درک نگاه عمیق تر به فیلم های موفق با بهره گیری از ساختارهای جدید تولید و نو آوری رایج در بازار جهانی راهی امن به عرصه پر انتفاع از دنیای هنر و فیلم سازی در حوزه کودک و نوجوان پیدا شود،این موضوع باید مورد توجه قرار گیرد.
نیاز جامعه امروز ما تولید چه محتوای فیلمی است؟
فیلم های سینمایی به عنوان گروهی از محصولات مهم فرهنگی جهان شناخته می شود و مضامین داستان ها یا ویژگی شخصیت ها برآمده ازاختصاصات فرهنگی جامعه مبدا یا جامعه هدف آن فیلم است. شیوه بازنمایی شخصیت ها در سینما یکی از اساسی ترین دغدغه ها حکومت ها و جوامع است. سینما به عنوان جهانی ترین رسانه نقش بزرگی در آداب و رسوم فرهنگ و ارزش های یک کشور در میان سایر کشور ها را ایفا می کند.به همین سبب چگونگی بازنمایی شخصیت قهرمان از کلیدی ترین نکات شایان توجه در نقد و بررسی یک فیلم به شمار می رود.
کشور ما با توجه به شرایطی که حال حاضر در جهان اسلام و دنیای معاصر وجود دارد نیاز دارد تا به شخصیت های قهرمانی که در کشور ایفای نقش می کنند بپردازد. باید به موضوع مردان قهرمانی که هشت سال در دفاع مقدس جنگیدند و زنان صبوری که در کنار مردان، برادران و پسران خویش ایثار و فداکاری کرده اند بیشتر پرداخته شود و این امر نیاز به بازنمایی دارد.
هنوز فیلم سازان ما دغدغه جدی برای به صحنه کشیدن این شخصیت ها را نداشته اند و اکثر فیلم سازان با نگاه گذشته به فیلم ها می نگرند و شخصیت ها را بازنمایی می کنند. البته بوده اند کسانی که دغدغه مسایل انقلابی و وطن را درحوزه فیلمسازی داشته اند و به خوبی مردان و زنان پس از انقلاب را به تصویر کشیده اند.
پایان پیام/260
منبع: شبستان
کلیدواژه: مقام معظم رهبری کلید پیشرفت شخصیت ها فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۳۸۶۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرگذشت غمانگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند. صدیقه (روحانگیز) سامینژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقشآفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.
نام روحانگیز سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید، اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد.
به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».
این کارگردان سینما همچنین گفته بود: من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.
عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است: وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است: بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد. «دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت.
سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند. ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است: اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.
سامینژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود: بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.
قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند.
در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد، اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم، اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، میتوانست نقش یک پدر را بازی بکند.
منبع: روزیاتو
tags # بازیگر سینما ، سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!